معرفی کتاب اشکانه

ساخت وبلاگ

ویراستار: محمدرضا بایرامی

ناشر کتاب : قدیانی

قطع: رقعی

تعداد صفحات: 263

نویسنده معتقد است همسران جانبازان جنگ غالبا شخصیتهایی هستند که عشقشان را بی پرده بیان نمی کنند. او در این رمان قصد نشان دادن این عشق را به شکلی عیان دارد. در واقع همسر جانبازی که او به تصویر می کشد قبل از هر چیزی یک عاشق است و بعد یک همسر.
سید حسین، جانباز 70 درصدی است که قبل از جانباز شدنش عاشق دختری می شود و پس از مجروحیتش همان دختر - اشکانه - از او خواستگاری می کند. داستان شرحی از مشکلات فراوان زندگی این زوج است که باید با فقر، جانبازی و بیماری ناشناخته سید حسین، توامان دست و پنجه نرم می کنند. در طول این زندگی کوتاه که در نهایت با شهادت سید حسین و مرگ فرزند او در شکم مادر به نوعی خاتمه پیدا می کند، محبت عاشقانه اشکانه پایه و محور داستان است.
اشکانه که برخلاف نظر مادر با سید ازدواج کرده است، وارد زندگی مشترکی می شود که از هر لحاظ با زندگی او در خانه پدرش متفاوت است. ولی او، تمام سختی ها را با عشق به سید نه تنها تحمل می کند که زهر تلخی آنها را نیز از کام سید می زداید.
مؤلف شخصیت سید حسین را از جانبازی وام گرفته است که با وجود مجروحیت 70 درصدی و ابتلا به بیماری ناشناخته ای، داستان کوتاه می نوشته است. سپس مهر و محبتی که به عقیده او در زندگی این جانبازان نهان مانده بوده را به خمیر مایه داستانش اضافه کرده است. در وقع این رمان داستان اشکانه است تا سید و می خواهد زیبایی های روح این زن را نشان بدهد.
در کنار این خانواده کوچک، ما شخصیت های دیگری را هم می بینیم که دوستان زمان جنگ سید حسین محسوب می شوند.
"امیر" که اکنون شوهر خواهر سید هم هست، به نوعی نماد بسیجیان پشیمان از گذشته است. او در دوران سازندگی با کنار گذاشتن آرمان هایش درصدد به دست آوردن ثروت از هر طریقی است.
در کنار او ما "حمید" را می بینیم. بسیجی آزاده ای که بعد از تحمل سالهای اسارت به ایران برگشته ولی بی دلیل به زندان افتاده و در آنجا مفاسد سیستم قضایی، او را بسیار سردرگم و خسته کرده است.
به نظر اغلب منتقدان، کنار هم گذاشتن این دو شخصیت در سیر داستان، گوشه چشمی به دوران سازندگی و مشکلات عدیده پنهان و آشکار آن دوران دارد. مسایلی که یا باید مثل امیر با قرار گرفتن در جهت آب همراهیش کرد یا مثل حمید سردرگم و خسته در مقابلش ایستاد.
به موازات داستان سید حسین و اشکانه، داستان یک گروهبان عراقی هم روایت می شود. او کسی است که در ابتدای داستان با شلیک یک خمپاره سبب مجروحیت سید حسین می شود. در طول داستان می بینیم که افسر عراقی هم مثل سید حسین مجروح شیمیایی می شود و در نهایت او نیز می میرد.
سید حسین در لحظه شهادت او را می بیند که روی همان تپه نشسته و به یاد همسرش ماریا آواز می خواند و به سید هم می گوید که بیاید و برای اشکانه شعری بسراید.
مؤلف در خلق این شخصیت و تقابل او با سید حسین، ذهن خواننده را به این سو متمایل می کند که همه انسانها در احساسی مثل عشق و آرامش مشترک هستند. حتی اگر این انسانها دو دشمن و در مقابل هم در دو جبهه باشند.

دلپسند


موضوعات مرتبط: معرفی کتاب
برچسب‌ها: اشکانه , همسران جانبازان کتابخانه عمومی دکتر پاشا...
ما را در سایت کتابخانه عمومی دکتر پاشا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pashaplka بازدید : 161 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 12:42